وقتی از کم بوده گی حرف می زنم...
چیزی کم دارم...
چیزی از جنس نگاهت روی پستی بلندیهای وجودم...
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۸۸ ساعت 17:18 توسط خودم
|
چیزی از جنس نگاهت روی پستی بلندیهای وجودم...
دارم یاد می گیرم که نخواستنت رو در عین خواستنت چه جوری میشه ادم به خودش تلقین کنه که زبونت بگه که به از دور دیدن خوشیش راضیم در حالی که بند بند وجودت درد میکنه از دلتنگی...
من به اندازه ی تمام روزهای نداشتنت قاعده ام این سالها...